خودآموزی و ثروت چه رابطه ای دارند؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، شما را به خواندن داستان زیر جلب می کنم:
یک گروه از دوستان به ملاقات استاد دانشگاهی رفتند. گفتگو خیلی زود به شکایت در مورد استرس و تنش در دوران تحصیل تبدیل شد. استاد از آشپزخانه بازگشت و به آنها قهوه درانواع متفاوت در فنجان ها تعارف کرد. فنجان های شیشه ای، فنجان های کریستال، فنجان های درخشان، تعدادی با ظاهری ساده،تعدادی معمولی و تعدادی گران. وقتی همه آنها فنجان ها را در دست داشتند، استاد گفت: اگرتوجه کرده باشید تمام فنجان های خوش قیافه و گران برداشته شدند در حالیکه فنجان های معمولی جا ماندند.
هر کدامیک از شما بهترین فنجان ها را خواستید و آن ریشه استرس و تنش شماست. آنچه شما واقعا میخواستید قهوه بود نه فنجان، اما با این وجود شما باز هم فنجان را انتخاب کردید. اگر علم، قهوه باشد. کارشناسی ارشد، دکتری، دانشیاری و غیره، فنجان ها هستند. فنجان ها وسیله هایی برای نگهداری هستند و علم را فقط در خود جای داده اند. لطفاً نگذارید فنجان ها کنترل شما را در دست گیرند. از قهوه تان لذت ببرید.
تحصیلات عالیه و آکادمیک بخشی از زندگی است که می تواند در بهتر شدن زندگیمان موثر باشد. شاید من یک تکنسین موفقی باشم تا یک استاد موفق. شاید من برای کارهای پژوهشی ساخته شده ام تا کارهای اجرایی. این را باید از درونتان جستجو کنید.
فرصت خود را صرف کسب مدرک های متعدد در زمینه های مختلف نکنید. فرصت و زمان انسان به شدت گذرا است. اگر دنبال افزایش دانش هستید، مسیر دانشگاه (آن هم معتبر) شرایط خوبی را فراهم می کند. ببینید برای چه چیزی ساخته شده اید. «موفقیت مهارتی اکتسابی است» این جملهای است که «اکثراً» بر آن تأکید زیادی دارد و ادامه میدهند «اگر میخواهید یک گلفباز درجه یک باشید، میتوانید راه و رسمش را بیاموزید. اگر میخواهید نوازنده چیرهدست پیانو شوید، باز هم میتوانید آن را بیاموزید. » و این داستان برای هر کاری صادق است از جمله رشته مهندسی آب.
اگر هدفتان از کسب تحصیلات عالیه کسب ثرورت است، همیشه یادتان باشد:
هیچکس به خاطر دانشش پول در نمیآورد، بهخاطر کاری که با دانشش میکند پول در میآورد. شما با تحصیلات رسمی میتوانید امرار معاش کنید؛ اما با خودآموزی میتوانید به ثروت برسید.
رابرت کیوساکی حرف قشنگی میزند، او می گوید: مشکل این دنیا اینه افرادی که حلال مشکلاتن خیلی کم هستن؛ بنابراین اگه بتونی مشکلی رو حل بکنی ثروتمند میشی. فکر می کنید، چند درصد از دانشجویان مهندسی آب توانستند مشکلی از مشکلات کمبود آب کشور را حل کنند؟ آیا واقعا کاری کرده ایم تا خریدار ما باشند یا فقط درس خوانده ایم و شب را به صبح رسانده ایم؟ با خودمان که تعارف نداریم، ما فقط درس خواندیم و جامعه ما پر است از درس خوانده های مدرک به دست بی هنر!
هنر این نیست که سال ها درس بخوانی بدون ذره ای فکر کردن برا حل کردن مشکل جامعه و مردم در زمینه کمبود و بحران آب. رابرت کیوساکی جمله قشنگ دیگری دارد که می گوید: حداقل 80 درصد میلیونرها، خودساخته هستند. آنها با “هیچ” شروع کردند و فقط جاهطلبی و انرژی داشتند. شاید جاه طلبی برای حل مشکل مدیریت منابع آب امری پسندیده باشد. باعث می شود کمی از تنبلی و رخوت دور شویم.
و سخن آخر اینکه، اعتبار یکشبه به دست نمیآید. اگر میخواهید در زمینهای موفق باشید باید سالها تلاش کنید. شبها دیرتر بخوابید، صبح زود بیدار شوید و کتاب بخوانید و یاد بگیرید.
اگر شما نیز تجربه موفقی دارید، با ما به اشتراک بگذارید