قبل از آن که مفهوم پدیده “همه چیزخواهی” در مدیریت منابع آب کشور را توضیح دهم: به یکی گفتند خربزه می خوری یا هنداونه، گفت هر دُوانه! ما اصولا نگاه جامعنگر را دوست داریم و می خواهیم همه چيز را با هم داشته باشیم. هردوگانه یا هردوانه پسند بودن و “همه چیزخواهی” در ايرانيها نهادینه شده است. یعنی هر جا صحبت از انتخاب است ما از آن فرار می کنیم و با این جمله که هیچکدام را نباید از دست داد: یک کم این، یک کم اون! هم این، هم اون! و تاکید بر اهمیت «جامعیت و جامع بودن» مساله را ظاهرا حل می کنیم.
امّا تفکر استراتژیک همه چیز خواهی نکوهش می کند و تاکید بر تمرکز روی یکی دو مساله را دارد و قرار نیست همه مسائل را جواب بدهد. انتخاب استراژیک تهیه یک سند هزار صفحه ای نیست بلکه باید بتوانید آن را در 20 تا 35 کلمه تعریف کنید.اگر نتوانيد اين كار را انجام دهید انتخاب های استراتژیک شما مغشوش و مبهم است.
بیایید پدیده “همه چیزخواهی” را در مدیریت منابع آب کشور بسط دهیم. ما می خواهیم در همه چیز اول شویم! در همه حوزه ها رشد کنیم. این «همه چیزخواهی» باعث می شود نتوانیم در هیچ حوزه ای متمرکز شویم. همه چیز را آغاز می کنیم، نیمه کاره رها می کنیم و سپس سراغ موضوع جدید می رویم. بدین ترتیب همه موضوعات را زخمی کرده ایم. اما چون زمان و توان ما محدود است نمی توانیم آن را به آخر برسانیم. یک نمونه خیلی واضح اش وجود صدها طرح ناتمام در وزارت خانه نیرو است که از دولت های قبل به ارث برده است که برای اتمام این طرح ها به 39 سال زمان نیاز داریم!
اینکه هم به دنبال خودکفایی در کشاورزی هستیم، هم صرفه جویی در منابع آب، ناشی از همه چیزخواهی ما در این عرصه است. نمی شود هم در مناطق کویری صنعت داشت و هم آب فراوان. باید استراژی مدیریت منابع آب کشور به یکی دو مسئله محدود شود تا خروجی مناسبی از آن ایجاد شود. ما منابع آبی و زمان محدودی داریم. بنابراین باید دست به انتخاب های کلیدی بزنیم. اگر پروژه ای در اولیت ما نیست، به معنای بی ارزشی آن نیست، بلکه به معنای تمرکز بر پروژه های ارزشمند دیگر است. در هر برهه ای از زمان، مدیریت منابع آب کشور باید اولویت های خود را روشن کند. قرار نیست همه بخش های خوب دیگر کشورها در عرصه مدیریت منابع آب را در کشورمان پیاده کنیم.
یاد بگیریم تا یک پروژه به پایان نرسیده، از پروژه جدید حرفی نزنیم. به خاطر افزایش رای و پوپولیسم، منابع آبی کشور را فدای جناح بازی ها و جاه طلبی های خود نکنیم. اینکه مدیری مشکلات و خرابی های مدیر قبلی را به دوش بکشد بسیار امری ناپسند است. اینکه مدیری توان تصمیم گیری و تعیین استراژی های مدیریت منابع آب کشور را ندارد، باید خود را جایگزین مدیر تواناتری دهد. باید یاد بگیریم که نمی توان همه اهداف و پروژه های آبی کشور را همزمان دنبال کرد.