مدیریت آب

مفهوم حکمرانی خوب و مدیریت آب

ناکامی سیاست های گذشته مدیریت آب تحت فشارهای توسعه، موجب شده تا حرکتی اصلاحی برای بازنگری و آسیب شناسی رفتار گذشته، و یافتن راه هایی برای افزایش کارایی مدیریت آب کشور آغاز گردد. باور عمومی آن است که بحران موجود آب (بحران کمیابی آب) نتیجه حکمرانی نامناسب است. بر اساس اجماع پدید آمده: «مدیریت یک تنه (من آهنگی) ناکاراست؛ و باید به جای آن مدیریت مشارکتی (هم آهنگی) مستقر گردد». به همین دلیل، امروزه «اصلاح حکمرانی آب» بحثی جدی و مطرح در عرصه مدیریت آب شده است. اهمیت آب در جای جای زندگی بشر و نقش ویژه آن در توسعه مناطق خک بر کسی پوشیده نیست. اما برای دریافت ضرورت و اهمیت «اصلاح حکمرانی آب»، بهتر است ابتدا مفهوم «حکمرانی خوب» معرفی گردد. هرچند کاربرد اصلاح حکمرانی (governance) دارای سابقه تاریخی است، اما کاربرد نوپدید آن (از اوایل دهه 1980 میلادی) با منظور خاص بوده و بیانگر دیدگاه های بسیار تعیین کننده ای در مدیریت توسعه است. در واقع، این اصطلاح برای فاصله گذاری میان فعل (حکمرانی: governance) از فاعل آن (دولت: government) وضع شده و حکمرانی را فراتر از دولت (و حتی حکومت) مورد نظر قرار داده است. در این رویکرد، نقش دولت و حکومت در جامعه متعادل شده و به نقش مردم و نهادهای مردمی نیز توجه شده است.

دولت یا حکومت را می توان از دو منظر جداگانه تعریف کرد: به عنوان نهاد و یا به عنوان فرآیند. از منظر نهادی، دولت یا حکومت مجموعه ای از سازمان ها و موسسات (تشکیلات، وزارتخانه، …) و نیز افرادی که آنها را هدایت و اداره می کنند است. اما از منظر فرآیندی، منظور از دولت و حکومت همان عمل یا روش حکومت کردن است. تعریف اخیر بسیار مشابه تعریفی است که از حکمرانی ارائه می دهند: «عمل، روش و یا وظیفه حکومت کردن، نفوذ و کنترل». اما امروزه صاحب نظران با ارائه تعاریف دیگری از مدیریت و حکمرانی، آن را گسترده تر تصور کرده و صرفا شامل دولت و نهادهای دولتی نمی دانند.

حکمرانی خوب، رویکردی است که در نتیجه ناکامی سیاست های «دولت رفاه و اقتصاد لیبرال» از اواخر دهه 1980 میلادی به بعد، شکل گرفت. این رویکرد یا نظریه، با تشویق کشورهای در حال توسعه برای خصوصی سازی، مقررات زدایی و سایر اصلاحاتی که عمدتا رویکرد اقتصادی داشتند ادامه یافت. در حال حاضر، حکمرانی خوب، نظریه ای است که فقط رویکرد اقتصادی ندارد و در آن بر «ارائه خدمات عمومی کارآمد»، «نظام قضایی قابل اعتماد» و «نظام اداری پاسخگو» نیز تاکید می شود. بانک جهانی در سال 1989 گزارش سالانه خود را به حکمرانی خوب اختصاص داد. همچنین، حکمرانی خوب در اعلامیه هزاره ملل متحد، شرط اساسی دستیابی به اهداف توسعه هزاره سوم بیان شده است.

حتما بخوانید  طرح مفهومی نظام جهانی حکمرانی آب

حکمرانی آب چیست؟

حکمرانی آب همان رفتار کنترل کننده ای است که از طریق اقدامات مدیریتی و / یا با وضع مقررات آب (در طیف وسیعی از سیستم های سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی، اقتصادی و اداری) به کار گرفته می شود و نهایتا منجر به تنظیم «تخصیص» و بهبود شرایط «بهره برداری» از آب می گردد. حکمرانی آب مشخص می کند که «چه کسی و در چه شرایطی به آب دسترسی دارد»؛ «حفاظت کمی کیفی از آب چگونه است»؛ «قاعده مدیریت آب چیست و نقش مشارکت گروداران در تصمیم سازی و تصمیم گیری تا کجاست»؛ «سیاست های بهره وری و صرفه جویی در مصرف آب کدامند»؛ «داوری اختلافات و تعارض ها به دست کیست»؛ … و نقطه تمرکز آن بر سه پرسش محوری قرار دارد: «تصمیمات چگونه اخذ می شوند»، «چه کسی می تواند آب را مصرف کند» و «چگونه از پایداری منابع آب حفاظت می شود».

دشواری اصلی در حکمرانی آب در یک جمله می گنجد: «هر گروه و تشکیلاتی فکر می کند که آب به او تعلق دارد، اما کسی اراده ای برای حفاظت از آب ندارد». در هندوستان به این نتیجه رسیده اند که تنها دلیل کوتاهی ها حکمرانی بد یا ناقص است. آنچه ما به آن احتیاج داریم حکمرانی خوب با مشارکت و همراهی گروداران است و نه دولت کامل و بی نقص.

زیرا باید بپذیریم که امروزه در حکمرانی آب دولت تنها کنشگر نیست. در واقع، نه تنها فعل باید به درستی واقع شود، بلکه بستر فعل هم باید آمادگی لازم را یافته باشد تا نتیجه مطلوب پدید آید.

به عنوان یک اصل، اثربخشی و ماندگاری تصمیمات مسئولین تا حد زیادی تابع «معقول» و «مقبول» تلقی شدن آنها نزد عموم گروداران است. بدیهی است که مقبولیت به نوبه خود، نیازمند رعایت عدالت و انصاف در تصمیم گیری ها می باشد. در عمل، اثربخشی مدیریت آب بر دو مولفه «حکمرانی خوب» و «مدیریت به هم پیوسته آب» استقرار می یابد. بنابراین، چهار خصوصیت حداقلی در مدیریت موثر آب را می توان به شرح زیر مشخص نمود:

حتما بخوانید  جامعه‌شناسی سیاسی بحران آب در ایران

1- رهبری اخلاق مدار و تمرکز هم زمان بر حقوق عامه (به ویژه اقشار آسیب پذیر)، حقوق آب بران و حقوق محیط زیست

2- تلاش برای تمرکز زدایی (مشارکت گروداران و به ویژه آب بران در فرآیند تصمیم سازی) و در عین حال، حفظ یکپارچگی مدیریت آب

3- فراهم آوردن دسترسی برای تصمیم سازان (و حتی عموم مردم) به اطلاع به هنگام، موثق و کافی به عنوان مقدمه ای برای جلب همدلی و همیاری ایشان

4- ایجاد ساز و کارهایی برای گفتگو و نیز حل و فصل مناشقات با حضور متخصصین و نمایندگان جامعه مدنی

بازبینی ساختار مدیریت آب

روند قبلی مدیریتی در حوزه های مرتبط با عرضه و مصرف آب، منجر به بهره برداری بیش از حد از منابع آب سطحی و زیرزمینی در اغلب حوضه های آبی کشور شده است. عملا طی نیم قرن اخیر ادامه این روند منجر به وخیم تر شدن مستمر وضعیت منابع آب و نهایتا بروز بحران آب گردیده است. در متون متداول «برنامه ریزی بخش آب کشور» در دو دهه اخیر می توان برداشت نمود که غفلت از مواردی چون مدیریت تقاضا، ارزش ذاتی آب، جامع نگری در مطالعات، یکپارچگی در تخصیص و نیز مشارکت مردم از عوامل اصلی بروز بحران شناخته شده اند. علاوه بر این، عدم توجه به موازین و معیارهای اقتصادی در عرضه و تقاضای آب، منجر به عدم کارایی آب در اقتصاد ملی شده است. نگاهی به گذشته، نشان می دهد فقدان اراده سیاسی و عزم جدی در نهادهای قانون گذاری و اجرایی تاثیر تعیین کننده ای در عدم تحققق اهداف برنامه ها داشته است. البته، عدم تعامل کافی با بخش خصوصی نیز در این شکست نقش داشته است. اکنون عزمی جدی برای تحول پدید آمده است و وزارت نیرو اقدامات حمایتی در مسیر تحول از وضع گذشته به وضع مطلوب آغاز نموده است. جنبه های اصلی تمایز وضع گذشته و وضع مطلوب در حکمرانی آب، از دیدگاه گروداران در جدول زیر به طور خلاصه نشان داده شده است.

حتما بخوانید  هشدارهای تکراری و توخالی ...
مدیرت آب
جنبه های تمایز «وضع گذشته» و «وضع مطلوب» در حکمرانی آب

جمع بندی

بر اساس ارزش و جایگاه منحصر به فرد منابع آب در تامین رفاه و بهزیستی جامعه بایستی بر لزوم تداوم دسترسی به آب کافی و سالم برای همگان در هر زمان تاکید گردد. وجود پیوندهای قوی میان توسعه اقتصادی پایدار و مدیریت آب، ضرورت اصلاح مدیریت آب کشور را اجتناب پذیر کرده است. در این مسیر باید چشم ها را شست و تفسیری نو از مشارکت دولت و مردم در مدیریت آب عرضه نمود. حرکت و رسیدن به چنین سطحی از مشارکت نیازمند تجدید نظر اساسی در ساختار مدیریت آب کشور ذیل گفتمان حکمرانی خوب آب و باز تعریف نقش ها، اختیارات و مسئولیت ها می باشد. امروزه، این گفتمان در سطح ملی بارز و مطرح است و حتی برخی از عناصر آن در اسناد و برنامه های رسمی کشور آمده و لذا به نظر می آید ارده سیاسی در سطح دولت برای دستیابی به حکمرانی خوب در حوزه مدیریت آب تا حدودی فراهم آمده است.

اما پیاده سازی و استقرار یک مدیریت جامع، مشارکتی و یکپارچه در حوضه های آبی کشور، تحولی چالش دار و زمان بر است که بایستی با همراهی گروداران (به ویژه آب بران) به انجام رسد. چنین اقدامی سترگ، نیازمند اجماع نسبی تمامی عوامل حکمرانی آب از حاکمیت تا گروداران – در راستای یک چشم انداز مشارکتی است که به جز با تفاهم جمعی حاصل نمی آید. به عبارت دیگر: برای هر یک از حوضه های آبی کشور، شاه کلید موفقیت در تحول مدیریت آب، همانا تحریک اراده جمعی کنشگران اصلی حوضه در جهتی واحد برای دستیابی به حکمرانی خوب آب است. البته، پیش نیاز دستیابی به این شاه کلید، آگاهی کنشگران از ماهیت منابع آب، وضعیت امروزین این منابع و نیز روند افزایشی فشارها بر منابع مذکور است. مسلما، هوشیاری کنشگران از عواقب ادامه روند فعلی نیز نقش اساسی در این تحول دارد. زیرا، علی رغم اختلافات کنشگران اصلی حوضه با یکدیگر، این آگاهی و هوشیاری عناصر اتصال دهنده آنان طی فرآیند تحول می باشند. بدیهی است فرهنگ سازی عمومی و حساس سازی مردم نسبت به ارزش بی همتای آب پاک، موجب پیدایش یک سرمایه اجتماعی قوی برای تداوم مسیر تحول خواهد بود.

منبع: +

مارینا عزتی امینی
و برای انسان چیزی جز آنچه برایش تلاش کرده است، نیست
نظر خود را بنویسید:
ثبت دیدگاه
دیدگاه های کاربران
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است

لطفا صبر کنید