رویکرد DPSIR یا Driving force, Pressures, State, Impact, Responses یکی از ابزارهایی است که در چارچوب مدیریت یکپارچه منابع آب کشور مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. بسیاری از شما خوانندگان عزیز حتما در ارتباط با رویکرد DPSIR مقالاتی را مشاهده کرده اید. در این نوشته با اقتباس از مقاله جهانی شکیب و همکاران (1393) به بررسی رویکرد DPSIR پرداخته ایم.
رویکرد نیرو محرکه، وضعیت، فشار، اثر و پاسخ معروف به مدل DPSIR ابزار ارزشمندی است که قادر به ارزیابی پارامترهای اقتصادی- اجتماعی و محیطزیستی میباشد. DPSIR ابزار مؤثری برای تشریح مسایل محیطزیستی و درک ارتباطات بین انتشار آلاینده و اثرات آنهاست. رویکرد DPSIR اولین بار توسط آژانس محیط زیست اروپا استفاده و بهطور گستردهای کاربردی شده است. این ابزار، ساختار سازمان یافتهای را برای تجزیهوتحلیل مسایل محیطزیستی مقیاسهای مختلف مکانی از آبخیزهای کوچک تا سیستمهای جهانی فراهم میکند. رویکرد DPSIR شکل توسعه یافته چارچوب PSR است که توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی ایجادشده است. این چارچوب مفهومی جهت سازماندهی اطلاعات وضعیت محیطزیست و ارتباط بین فعالیتهای انسانی و تغییرات احتمالی محیطزیست استفاده میشود. این رویکرد، بر اساس رابطه علت و معلولی است که با فعالیتهای انسانی (نیرومحرکه) و فشار بر محیطزیست شروع و سپس با تغییرات کمی و کیفی منابع طبیعی منجر به پاسخهای اجتماعی میشود. خدمات اکوسیستمی، فوایدی حاصل از اکوسیستمها هستند.
هر اکوسيستم داراي ساختار و عملکرد مربوط به خود است. ساختار اکوسيستم مربوط به مجموع گونهها، ترکيب، جمعيت؛ ساختار جامعه و روابط دروني آنها و فرم آب، هوا و خاک و زيستگاه گياهان و جانوران است. اما، عملکرد اکوسيستم مربوط به ویژگیهای سيستم يا فرايندهايي است که بين يک يا چند اکوسيستم روي ميدهد؛ مانند چرخه مواد غذایی. مفهوم کالاها و خدمات اکوسیستمی یک جاذبه مداوم و رو به رشدی را برای دانشمندان محیطزیستی، مدیران و تصمیمگیران بهوجود آورده است. بهتازگی، رشد اطلاعات کاربردی خدمات اکوسیستمی به دلیل انتقال مفهوم پویایی سیستمها بهوفور مشاهده میشود. با توجه به این که شاخصها در مدل DPSIR نقش تعیینکنندهای دارند، این تحقيق باهدف بهکارگیری خدمات اکوسیستمیتالابها در مدل تحلیلی DPSIR بهعنوان شاخص انجام شده است.
مطالعات زیادی درباره خدمات اکوسیستمی و ارزیابی وضعیت محیطزیست با مدل DPSIR انجام شده است. برای مثال، مولر و بورکهارد در مطالعهای، با بررسی تعامل بین مفاهیم خدمات اکوسیستمی و شاخصهای اکولوژیکی درصدد پاسخ به این پرسش که «آیا خدمات اکوسیستمی ميتوانند بهعنوان شاخصهای اکولوژیکی به کار برده شوند؟» برآمدند؛ که با توجه به پاسخ مثبت، موقعیت خدمات اکوسیستمی را در چارچوب شاخصهای اکولوژیکی DPSIR، بهعنوان مؤلفه اثر مرکزی تعیین کردند. در تحقیقی توسط اتکینز و همکاران بهمنظور مدیریت محیطهای دریایی، خدمات اکوسیستمی را با منافع اجتماعی در رویکرد DPSIR تلفیق شد. با این روش، چارچوبی را برای پشتیبانی تصمیمات در محیطهای دریایی ایجاد کردند.
زکرایس و همکاران در مطالعهای تحت عنوان مدل DPSIR برای تالابهای موقت مدیترانه را در سطح ملی و محلی مقایسه کردند. هدف از این مطالعه، شناسایی وضعیتهای تالابها و توسعه مدیریت راهبردی برای حفاظت و احیای تالابهای موقت اروپا و یونان با رویکرد DPSIR بود. در مطالعهای که زکرایس و همکاران انجام دادند، فعالیتهای انسانی شامل کشاورزی، دامداری و توریسم را بهعنوان نیرومحرکههایی بر تالابهای مدیترانه که دارای آثار و فشارهای اقتصادی- اجتماعی بودند، ارزیابی کردند.
در مطالعهای دیگر، شاخصهای مدیریت پایدار اکوسیستمهای تالابی با استفاده از رویکرد DPSIR توسط سعادتی و همکاران انجام شد که بهمنظور ایجاد ساختار DPSIR برای تالاب هامون، ابتدا منابع در دسترس را با هدف درک و شناسایی مشکلات تالابها (مثل: فرسایش بادی، مهاجرت پرندگان و غیره) را نمایه و بررسی کردند. سپس هر نمایه را در دستهای از مؤلفههای نیرومحرکه، فشار، وضعیت، اثر و پاسخ قرار دادند و ارتباط بین مؤلفههای مختلف تعیین شده را در مدل مفهومی استفاده شده ایجاد کردند.
تحلیل DPSIR، از مجموعه شاخصهایی (مجموعهای از متغیرهای فیزیکی، زیستی و شیمیایی) به منظور ارایه اطلاعات خاص و روشن به سیاستگذاران، در موارد زیر استفاده میکند:
1. نیرومحرکهها
2. فشارهای محیطی منتج شده
3. وضعیت محیطزیست
4. آثار ناشی از تغییرات محیطزیست
5. پاسخهای اجتماعی محتمل
نیرومحرکه اشاره به نیروهای هیدرولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی دارد که منجر به مشکلات محیطزیستی یا تشدید مسایل موجود مانند رشد جمعیت و شرایط اقلیم میشود. فشارها، فعالیتهای انسانی هستند که به طور مستقیم سبب تخریب آثار مانند: آثار اقتصادی- اجتماعی تخریب محیطزیست مانند: فقر، مهاجرت، بیکاری و غیره میشوند. پاسخها نیز فعالیتهایی هستند که توسط جامعه انسانی با هدف کم کردن فشارهای محیطزیستی و ارتقای کیفیت محیط انجام میشوند. پاسخها بهترین راهحل برای نیرومحرکهها جهت کاهش فشارها و آثار سیستمهای وابسته است. اما، ممکن است بهطور مستقیم برای هر یک از نیرومحرکه، فشار، وضعیت یا اثر به کار گرفته شود. ممکن است مداخله مستقیم در هر مرحله، به مداخله در مراحل قبلی نیاز باشد که در سطح دانش علمی و یا محدودیتهای مالی، فنی، یا سازمانی غیرعملی است.
تحولات اقتصادی و اجتماعی (نیرومحرکهها) منجر به تغییراتی در وضعیت محیط (در ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی و زیستی) میشوند. به علاوه این تغییرات سبب آثاری در اکوسیستمها، سلامت انسانها و فرآیندهای طبیعی میشود که در نهایت پاسخهای سیاسی ایجاد میکند. چنین پاسخهایی ميتواند بر هر مؤلفه از پارامترهای DPSIR تأثیرگذار باشد که بازخور مستقیم بر وضعیت محیطزیست یا نیرومحرکهها و بهتبع فعالیتهای انسانی را نیز میتواند به همراه داشته باشد. شاخصها در DSPIR، ميتوانند برای پایش نوسانات فصلـی چالشهـای طبیعـی و انسانـی که سلامت اکـوسیستمها و کارآمدی برنامههای عملیاتی از آن ناشی میشود، به کار گرفته شوند. به علاوه، شاخصها توانایی ادغام و خلاصهسازی اطلاعات مهم و شناسایی نقاط ممکن بهسازی را دارند. ابتدا چالشهای مدیریت و مشکلات محیطزیستی و راهبردهای مورد نیاز در مدل مفهومی DPSIR سازماندهی میشود. سپس، شاخصهای مربوط به هر عامل از مدل مفهومی بر اساس نظر کارشناسی و مرور منابع پیشین انتخاب میشود. جهت ارتقای راندمان کلی کاربرد DPSIR، باید DPSIR با مجموعهای از شاخصهـای توسعه یافتـه هر دستـه (مثل نیـرومحرکه، فشار و غیره) ادغام شود.
برگرفته از
بررسی قابلیت و کاربرد خدمات اکوسیستمیبهعنوان شاخصهای اکولوژیکی در مدل DPSIR (مطالعه نمونه: تالاب چغاخور)
فاطمه جهانی شکیب و همکاران 1393